~ گوشه پروفایلت 50 نفر on باشن
~ ولی نی توانی با هیچ کدام درد دل کنی
~ و مجبور میشی دردهایت را بنویسی
~ تا شاید همان ها لایک کنند ...
باسلام به دوستان و بازدید کنند گان عزیز
به انجمن ما بپیوندید
در مورد مسائل بحث و گفت و گو کنید
لینک ورود به اجمن
بـ ـ ـ ــ ـیخودی صِــ ـ ـ ـ ـدآ گـ ــ ـ ـآو دَر نَیـ ـ ـ ـآر
مـَـ ـ ـ ـ ـنو تُـــــــــو خِـ ــلی وَقتــ ـ ــه
کـ ــ ـ ـه دیگــه«مـ ـآ»نیسیــــم
گاهے آבَ Ґ اِحتیآج בآره یڪے بیآב بزَنـﮧ رو شونَش ٬
بگـﮧ هِے رَفیـ♥ـق ! اَز چیزے نآرآحتے ؟
اونوَقت آבَ Ґ بَرگَرده بگـﮧ:
آره رَفیق ٬ اَز هَمـ♥ـﮧچـﮯ . .
بی پناهی یعنی . . . زیر آوار کسی بمانی
کــــــــــــــــه قرار بود
تکیه گاهت باشد
روزهايى كه مى بينمت
به سلامتـــی
رفیقـــــــی که
با بیخیــــــــال
نمیتونی بپیچونیـــــــــــش
به نظرتون چـــــــــــرا بعضیا با حجاب مشکل دارند؟!
چرا تا یه نفر با حجابه میکوبندش اذیتش میکنند ؟! میدونید چرا ؟!
چون میدونند اگه انسان ها حجاب درک کنند و بفهمندش، ازش لذت میبرند ، پس ایمان و پاکدامنی میاد ..
وقتی ایمان و عفت و پاکدامنی جامعه رو بگیره فحشا و فاحشه ای نیست ،دیگه کسی رشوه نمیگیره دیگه کسی حاضر به پارتی بازی نمیشه چون لازمه حجاب حجاب معنوی چون حجاب مانعی برای دله دزدی و گناه و فساد و فساق...
کسی که حجاب داره رشوه نمیگیره دروغ نمیگه فحشا نمیکنه و به طرف انسانیت در حرکت میشه این برای اون کسای که حرام و حلال و انسانیت براشون معنا نداره خیلی خطرناکه پس باید با حجاب ها نابود بشند...
اگه حجاب جامعه رو بگیره کسی نمیتونه دزدی کنه ...
اینا از این میترسند!
وقتی حجاب بیاد دیگه هیچ فاحشه ای نیست که بخواد رذالت کشیده بشه و از همین میترسند...
دیگه خود کشی معنای پیدا نمیکنه همه هدفشون خدا میشه همه دنبال پاکدامنی میرند...
به ولای علی(ع) پاکدامنی توش لذتی که تو هیچ چیزی نیست که هر کسی بهش برسه عاشق تک تک اون لحظه های زندگیش میشه...
اینا از این چیزا میترسند اگه حجاب بیاد رونق فاحشه خونه هاشون کم میشه ...
حرف من با بی حجاب ها نیست ها ! حرف من با اونای هست که به اینای که حجاب دارند و توی تابستون چادر سرشون میکنند مشکل دارند اذیتشون میکنند ...
----------------------------
لایک کنید این روزا روزای حضرت زهراست(س) لایک کنید به افتخار همه دخترای با حجاب و نفرت از هر کسی که با دختران با حجاب بد رفتاری میکنه
-----------------------------
بچه مسلمانی باز نشر کن
ڪـہ وقتے یڪے رو כوس כارלּ
هر چقـכر اذیتشوלּ ڪنـہ
هر چقـכرҐ ناراحتشوלּ ڪنـہ
از یاכشوלּ میرـہ
و כلشوלּ براش تنگ میشه...
"مثل كشيدن كبريت در باد
ديدنت دشوار است
یک روز یه قناری خوشگل دست یک نفر دیدم.گفتم فروشیه؟ گفت نه، رفیقمه!!
به سلامتی همه اونایی که رفیقاشون و نمی فروشن....
شنیدیم٬ میگن:
اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....
به سلامتی اعدامی که جرم رفیقشوگردن گرفت بالای چوبه دار ازش پرسیدن حرف آخرت چیه گفت به رفیقم بگین
ازاین بیشترازدستم برنمیومد.
به بعضیا باید گفت:سعی کن که وقتی نون و نمک کسی رو میخوری
،پشت سرش گوه نخوری!
+
آدمیزاد خوشمزه ترین غذا رو دو پرس بخوره سیر میشه
نمیدونم این گوه خوردنش چه لذتی داره که بعضی ها
هرچی میخورن سیر نمیشن!
+
به بعضیا باید گفت:اینقدر خودتو نگیر ماست میشی!
+
مهم این نیست که رفتی،مهم اینه که دیگه برنگردی...
+
تقصیر از ما نیست....
بعضیا خودشون دلشون میخواد
"یادگاری"باشن پشت در مستراح عمومی!
+
خیـــلــیـآ یکــم کــه ارتفـــآع میگیــــرن فــک میـــکنن آدمــن !×
نــه عزیـــزم !×
بُــز کــوهــی هـم تــو ارتفــآعــآت سِیــر میکـــنه !× (:
+
یه خط داشت اما هفت خط بود....
به همین سادگی!!!!
+
بعضیارو باید تشنه ی محبت نگه داشت...
سیر که میشن هار میشن!
هرچی مهربون تر باشی بیشتر بهت ظلم میکنن
هرچی صادق تر باشی بیشتر بهت دروغ میگن
هرچی خودتو خاکی تر نشون بدی واست کمتر ارزش قائلند
هرچی قلبتو راحت تر در اختیار بذاری آسونتر لهش میکنن
از اینکـه بعضیــآ نمیاטּ سـَـمتـِـتــ ناراحتــ טּَـشو
ایراد از تـــونیستــ
مـَـگس هیچوَقتــ سمتــِـ گـُـل نـِـمیره ؛
هَمیشـه میره سمتــِ آشغالـے مثــِ خـوבش
آرهـ عَزیزمــ
" قلــ♥ــب " شمـــــا بـــــه او تعلـــــق دارد .........
کـاش بـودی
کـاش فقط بـودی
وقتی بغض میـکـردم بغلم مـیـکردی و میگفتی
بـبـینـم چشماتـو...مـنو نگاه کن
اگـر گـریه کنی قـهـر میکنمااااااااا
درد دارد...
وقتی
با نسیمی برود...
آن کس که بخاطرش...
به طوفان زده ای...
به جای تـــــــــــــــــــــــــو
در آغوش می کشم
چقدر جایم میان بازوانت خالیست....
گفتی تا انگشت های دستت را بشماری برمیگردم...
کجایی ک از مردم شهر...
انگشت گدایی می کنم ...
وقتی تو نیستی
من هم
تنهاترین اتفاق بی دلیل زمینم!
تجاوز یعنی تو تاکسی خانوم بغل دستی از نوع نشستن من احساس راحتی نکنه.
تجاوز یعنی دختری به خاطر هوس بازی های من به خاک سیاه بیفته.
تجاوز یعنی من و دوستام سر کوچه وایساده باشیم دختره مجبور باشه یه کوچه رو دور بزنه تا ما مزاحمش نشیم.
تجاوز یعنی دختر از بی معرفتی من امنیتی نداشته باشه.
تجاوز یعنی با ماشینم ول بگردم بعد یه دختر دیدم تیکه بندازم.
تجاوز یعنی دوستدارم گفتنام هزار تا معنی بده.
بله...
تجاوز فقط به معنی زورکی هم آغوش شدن نیست
سخت بود..درد داشت طعم رقیب را چشیدن! اسم تو باید هم ردیف اسم من می آمد..چه شد که همه چیز بهم خورد؟ چه شد که اسمت را تنگ نام دیگری آوردند؟؟ چه شد مال " او" شدی؟ چه شد "من" برایت تمام شدم؟ روز عروسیت آمدم..در لابلای جمعیت پنهان شدم..مرا ندیدی...اما من تو را در کت و شلوار مشکی دامادیت دیدم..چقدر خواستنی شده بودی..روزی مرد رویاهای من بودی! اما حالا..داماد دیگری بودی..!! عروست چقدر به تو میبالید..چقدر خندان دستان سفید و ظریفش را دور گردنت می انداخت و لبخند هایتان چقدر عمیق بود! من زیر مرداد دست های به هم قفل شده و قلبای ملتهب تو و عروست، یخ بستم! برق حلقه ات هنوز هم تن یخی و بهمنی مرا میسوزاند..برق حلقه ی طلایی دست چپت، تمام زندگیم را سوزاند..:"من" را تمام کرد..آرامتر برو مسافر من!! آرامتر گام بردار..بگذار دلم باور کند که دیگر تو مال دیگرانی! بگذار باور کند که فکر کردن به داماد دیگران حرام است! امشب صدای اشک ها و ضجه های من در صدای فنر تخت تو و عروست، گم میشود..امشب تو به حجله گاه معشوقت میروی و من دلم را به قربانگاه میبرم تا از یادش ببرم عاشق که بود و چه بر سرش آمد!! امشب دلم را جلوی پای تو و عروست، قربانی میکنم! چه بی خیال و سرد از رد نگاه من عبور میکنی و دل به عروست میبندی! روزگاری قرار بود من در لباس سپید عروسی کنارت قدم بزنم! راه بروم و از چشمان زیبای تو سیراب شوم! حق من بودی..سهم من بودی..رسمش نبود قسمت دیگری شوی..امشب همزمان با صدای قدم های تو و رفتنت به حجله گاه معشوقت، قلب من نیز این دنیا را وداع میگوید..صدای ناله هایم در صدای هلهله ی زنان گم میشود..هنگامیکه با لبخند از عروست بوسه میگیری، اندکی چشم بچرخان و تن لرزان و اشک های یخ بسته ی مرا در گوشه ی تاریک ذهنت ببین! قسم میخوردی داماد شبهای تلخ و تاریک من میشوی! قسم ها و عهد و پیمانت کجا رفت داماد دیگران؟؟ خدایا چرا امشب انقدر ساکت و صبور شده ای؟ چرا جهنمت را برپا نمیکنی؟ خدا و انقدر صبوری؟؟!! داماد این بزم، دنیای من بود! همسر لحظه های ناب عاشقیم بود! همین دیشب کنارم بود! نگارم بود!! بهارم بود..امیدم بود..درمانم بود..درون حجله گاهش بوسه باران است..دل بیچاره ی من...!
امشب دامادم راهی حجله گاه عروسش شد...امشب دامادم بوسه بر لبان عروسش زد و قلب رنجیده و بیمارم را له کرد و رفت! امشب دامادم، داماد دیگری شد..امشب دامادم زفاف را با دیگری گذراند..
امشب با رفتن دامادم به حجله گاه، قلب من نیز به سلاخی کشیده شد و قربانی این بزم شد...آه شوم تر از امشب هم هست؟ جغدان چرا نمیخوانند؟ چرا آواز سر نمیدهند؟ شومی از این بیشتر؟؟ یارم را با یارش دیدم...یار را با یار دیدن چقدر سخت بود!!!
خیلی مراقبش باش...
دلم واست تنگ شده
درد دل هايــم رابــرده ام پيش خــــدا ...
دستهايم را محكمتر بگير
من هنوز هم نمي خواهم
تورا...
به دست خاطرات بسپارم...
گــــــــــور بـآبـآی بـــــــعـضیـآ
ســَلآم میـکُنَم بـه بَعـــــــــــدیـآ
میگی مهم نیست …
اونی که باید باشه نیست !
عشقتـــ رآ پنهآטּ میڪنـے ڪـہ مردآنگیتـــ خـدشـہ دار نَشـود !
اَخـمـ میڪنـے ڪــــہ مهربآنیَتـــ رآ پنهـــــآטּ ڪنے !
مَـرآ " شُمــآ " פֿـَطآبـــ میڪُنے ڪِـہ هَوآیے نشَومـ !
اَمـآ نمــیـدانـے !
نمـیـدانے ڪـــہ چقَـدر ایــטּ هـآ بـہ تـو مـے آینـد !
و مـَـטּ دیــوانـہ تـَر میشوَمـ......
ُ
تعداد صفحات : 6