@خَـ ـطـ ـاب بـ ـِه هَمِه رِفیقـ ـآمرفیـقام همه چیــزشون خاصه

لبخندشون
گریه هاشونتیپشون
رفتارشون
اخلاقشون

احساساتشون
دوست داشتنشون

اینا مخاطب نبودن که خاص باشن ، خاص بودن که مخاطب شدن...
رِفیقــــــــــایِ مَن تَکَن

باسلام به دوستان و بازدید کنند گان عزیز
به انجمن ما بپیوندید
در مورد مسائل بحث و گفت و گو کنید
لینک ورود به اجمن
@خَـ ـطـ ـاب بـ ـِه هَمِه رِفیقـ ـآمرفیـقام همه چیــزشون خاصه
لبخندشون
گریه هاشونتیپشون
رفتارشون
اخلاقشون
احساساتشون
دوست داشتنشون
اینا مخاطب نبودن که خاص باشن ، خاص بودن که مخاطب شدن...
رِفیقــــــــــایِ مَن تَکَن
#||| zEndeh BAd Marg|||#
#فراموشـــش کن , عینِ یِ آلزایمــِری .#
aMoo mehti A,M#مـَن خـوبــ بودَم...#
#ولـی خـوبی مـُـد نَبود!#
#هــه#
#!!!![دیگه بـَـد میشـَم] !!!#
#گه*_خوری_اضافه_مـَمـنو#
-----------------------
#درضمن بـاس بگمــ ر*دم ب اونـایی#
#کـه اَدا آدم خوبـا رو دَر میارن!!#
#|... شَبو نِمیخوآبی ...| #
#|... زِندِگیت مِثلِ کاغَذی خَط خَطیه ...|#
#|... دَرگیر یِه حِسِ لَعنتی که تو رو کلافه کرده ...|#
دنيا ارزش پا كوبيدن به شكمت را نداشت
ببخش مرا مادر . . .
بيــــا و بـــا همـــان غــــرورِ مــــردانـــه اتــــ . . .
از در و ديـــوار گـــلايه کــن
اصـــلا بـگو چـــرا گلــدانِ کنــارِ پنـــجره کـــج شــده . . .
بـــگـو کتــريِ چــاي خـــودش را کشــت . . .
بيـــا و بگــذار مـــن دســت بــه دورِ گــردنــت بيــــانــدازم
در چشمـــانــت نــگاه کنــم...
و آرام بگـــويـــم :
" مـــردِ مغـــــــرورِ لجـبـــــازِ مــــــن . . .
مــن هــــم دلـــ?ــــم بـــرايـــت تنــــگ شــــده . . . "
اين ها که تا اخمي مي کنند
تا دادي مي زنند
تا هوايِ حوصله ابري مي شود
کاسه کوزه ها را مي شکنند
و راهيِ رفتن مي شوند . . .
هيچ نمي فمهند از لذتِ زن بودن
برايِ مردي که با تمامِ غرورش
" دلتنگ " مي شود
هيچ نمي فهمند از لذتِ مرد بودن
برايِ زني که با تمامِ محکم بودنش
دلش يک آغوشِ امن مي خواهد . . .
دختر باس هم خوشگل باشه. . .
هم لجباز باشه. . .
هم باحال باشه. . .
هم تخس باشه. . .
هم یه نمه پـــــــــــــررو باشه. .
به ســـــلامتی رفـیقــــ ــــایــی که:
وقتـــی باهاشونیــم نخوردهـ مستیــم
وقتـــی کنارشونیــم از دل و جون هستیـــم
وقتـــی ناراحتیـــم دل به حرفشون بستیـــم
وقتـــی هستــن به عشقشــون هستیـــــم
رفیق فابریک باس:
پر رو باشه
گرم و سرد باشه
پایه باشه
بی اعصاب باشه که دم به دقیقه فحشت بده تو هم اینطوری -_-
شوخ باشه
باحال باشه
یکی بزنه رو بازوت و بگه چه خبرا دیوونه!؟
به دل نگیره حرفاتو
به منظور بد نگیره
شخصیت باشه
سپرت باشه
هیچوقت پشتتو خالی نکنه..
امم دیگه دیگه خاص باشه
من این رفیقارو دارم
مــــا کـــه قــراره (پــــ
ـــَـروانـه)شیــــــــــــــم...
بــــذار دنــــــیا تـا میخـــــــــــــواد (پـیلــــــــ
ـــــــه)کــــــنه!
خاطر ناموس میمردند.
واقعا کجاست
چند شب پیش با خانواده رفتیم ناهارخوران بالاتر از هتل باباطاهر رفتیم و نشستیم بعد از حدودا یک ساعت صدای فریاد خانومی رو شنیدیم که از داخل تاریکی جنگل می گفت منو از دست این ادما نجات بدید واقعا چه کنیمممممممممممممممممممممم
سر اخرم خودمون رفتیم . برعکس 2هفته زندان بودیم تا اون خانوم از شوک در بیاید. خوشحالم که نذاشتیم بهش تجاوز شه
خدایا چ کنیم.......
سلامتیه دوتا اشک ..........
یکی اشکی که عروس وسط رقص ریخت و همه گفتن اشک شوقه
و یکی اشکی که ده متر اونور تر از چشم جوونی سرازیر شد که داشت به عروس آرزوهاش نگاه میکرد که بخاطربی_پولی نتونست بهش برسه
روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا میزند،
او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد،
اما عقرب انگشت اورا نیش زد.
مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد،
اما عقرب بار دیگر او را نیش زد.
رهگذری او را دید و پرسید:
برای چه عقربی را که نیش میزند نجات میدهی؟
مرد پاسخ داد: این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم.
گفت : کــــه چــــی ؟ هی جــــانباز جــــانباز ، شـــهید شـــــهید!
اصــــلا به ما چــــه .. میخواســــــتن نـــــرن .... کسی مجبـــــورشون نـــــکرده بـــــود که !
گفــــتم : چرا اتـــــــفاقا ... مجبــــــورشون مــــیکرد !
گفت : کـــــــی ؟!!
گفتم : هـــــمون که تــــــو نــــداریش ...
گفت : مـــــن نــــدارم؟! ..... چی رو ؟!
گــــــــــفتم : غیــــــــــــرت ! ....
هی توو کجاداری میری مگه نگفتی بدون اجازه جای نمیرم مگه تو نبودی میگفتی اگه یه وقت یاور نکردی من دوست دارم از حرکاتام منو بشناس اما حر کاتاتم چیزی رو ثابت کرد چیرو این که تو یه کی دیگه هم داری واقعا هیچ دوستی بهتر از خانواده وهیچ همدمی بهتر از خداااااااااا نمیشه فهمیدییییییییییی
دوست داشتن به تعــــداد دَفعات گفـــــتن نیست !ً
حِسی است ؛
که باید بــــــی کلام هم
حِس شود. . .
ایــــن روزهـــا...
تـــلــخ تـــر از همیـــشه...
از همـــه ی آدم هـــا بـــریــده ام!
ایــــن روزهـــا...
تـــلــخ تـــر از همیـــشه...
از همـــه ی آدم هـــا بـــریــده ام!
دختری در غزه
بعلت شدت موشک باران
ازدواجش به تعویق می افتد.
دوباره مراسم به تعویق می افتد
چون خانه شان بمباران میشود.
مراسم لغو میشود،چون داماد شهید شد.
چه ناراحت کننده است . . .
او را عقد کرده
بعد از آن به جهاد رفته و
خبر شهادتش را برایش آورده اند.
در دستش یادداشتی از او داشت
که در آن نوشته بود :
بخدا قسم تو را عقد نکردم که به تو ظلم کرده باشم ،
به من گفته شده، شهید شفاعت هفتاد نفر از اهل خود را میکند ،
خواستم تو همراهم باشی در بهشت .
در فلسطین عشق هم متفاوت است !
یک بار دختری حین صحبت با پسری
تعداد صفحات : 15